کیانکیان، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره

پسری با آینده روشن

شورت آموزشی

پسرم روز به روز داره بزرگ میشه .اینو هر بار که بهش نگاه میکنم درک میکنم .هر بار که بیرون میبرمش میگن حتما براش اسپند دود کن .و ما هم دود میکنیم و صدقه میدیم .چند وقتیه به فکر افتادم براش شورت آموزشی بگیرم تا دیگه پوشک نکنمش .حس میکنم دیگه میتونه خبر بده برا کثیف کاریهاش .البته صندلی که براش گرفتم رو اصلا استفاده نکرد .فقط لگن صندلی رو که باید توش جیش یا پی پی میکرد  روی سرش میزاره و کلی میخنده .براش اسباب بازی شده تا یه وسیله ی کاربردی .منم اصرار و اجباری براش ندارم . باید براش کتاب و مداد رنگی و خیلی چیزای دیگه هم بخرم ولی خب کمی فراموش کار هستم و همیشه یادم میره . نمیدونم بچه های هم سن و سال پسرم چطوری هستن .با اینکه خواهر ز...
9 تير 1397

اولین روز اداری پسرم

این روزا بدجور درگیر کارم هستم جوری که دیشب تا ساعت یازده و نیم شب اداره بودم .دلم برا بچه ام میسوخت. توی طول روز فقط یه ساعت پیشم بوده .هر بار هم که ازش جدا شدم با گریه بوده .ولی خب نمیشد کاری کرد .دیشب که برای اولین بار آوردمش اداره پیش خودم .گفتم ببینه مامانش بی دلیل اونو تنها نمیزاره .خوب بود چون به خاطر همون بچه ام موافقت کردن که زودتر برم وگرنه احتمالا باید تا ساعت 1 نصف شب اونجا میموندم . بچه ام چه ذوقی کرده بود .تا ساعت 1 شب باهام بازی میکرد و من از بس خسته بودم دیگه به زور خوابوندمش .
1 تير 1397
1